زلال که باشی، آسمان در توست...

یادداشت‌ها شعر و موسیقی علمی زندگی نکات

یادداشت‌ها شعر و موسیقی علمی زندگی نکات

زلال که باشی، آسمان در توست...
نویسندگان

۷ مطلب با موضوع «تصنیف و ترانه» ثبت شده است

زلال که باشی، آسمان در توست... - حکمت (تصنیف و ترانه)

همه نقاشی شدیم با دستای تو مهربون

دو تا رو با هم کشیدی ، یکی رو بی همزبون

به یکی نونوایی دادی به یکی یه لقمه نون

به یکی صد تا نشونه ، یکی بی نام و نشون

به یکی قصر طلایی ، به یکی گوشه خاک

یکی دو تا چتر داره ، یکی مونده زیر بارون

بالای نقاشیتو دادی به هر کی پول داره

ولی با این همه پول ، هیشکی محبت نداره

پایین نقاشیتم درسته پولی ندارن

اما چهره اونا عشق رو به یادم میاره

ای خدا کاری بکن از آدمای نقاشیت

یکی هم پیدا بشه بذر محبت بکاره

"آلبوم هوای حوا - با صدای زنده یاد: ناصر عبداللهی"

۰ نظر ۳۱ شهریور ۹۱ ، ۰۹:۰۳
جواد مالدار

به یاد پدر ٬

چو مرغ شب خواندی و رفتی

دلم را لرزاندی و رفتی

شنیدی غوغای طوفان را

ز خواندن واماندی و رفتی

به باغ قصه به دشت خواب

سایۀ ابری در دل مهتاب

مثل روح آزرده مرداب

دلم را لرزاندی و رفتی

چو مرغ شب خواندی و رفتی

تو اشک سرد زمستان را

چو باران افشاندی و رفتی

سیاه شب لاله افشان شد

کویر تشنه گلستان شد

تو می آیی آی تو می آیی

به باغ قصه به دشت خواب

به راه شیرین پر مهتاب

تو می باری چون گل باران

به جان نیلوفر مرداب

 

تصنیف: مرغ شب

با صدای: زنده یاد ایرج بسطامی

۰ نظر ۱۸ اسفند ۹۰ ، ۲۲:۲۵
جواد مالدار

در دل آتش غم رُخت تا که خانه کرد

دیده سیل خون به دامنم بس روانه کرد

آفتاب عمر من فرو رفت و ماهم از افق چرا سر برون نکرد

هیچ صبحدم نشد فلک چون شفق ز خون دل مرا لاله گون نکرد

ز روی مَهَت جانا پرده برگشا ، در آسمان مه را منفعل نما

به ماه رویت سوگند که دل به مهرت پابند به طره ات جان پیوند

قسم به زند و پازند به جانم آتش افکند فراق رویت یک چند

بیا نگارا جمال خود بنما ، زِ رنگ و بویت خجل نما گل را

رو در طرف چمن بین بنشسته چو من ، دل خون بس ز غم یاری غنچه دهن

گل درخشنده، چهره تابنده، غنچه در خنده بلبل نعره زنان

هر که جوینده باشد یابنده، دل دارد زنده بس کن آه و فغان

ز جور مه رویان شکوه گر سازی ، به ششدر محنت مهره اندازی

همچون سالک دست خودبازی ، همچون سالک نقد جان بازی


آهنگساز: عبدالحسین برازنده (در ابوعطا)

شعر: استاد حسن صدر سالک

۰ نظر ۰۹ اسفند ۹۰ ، ۰۰:۴۲
جواد مالدار

جای آن دارد که چندی هم ره صحرا بگیرم
سنـــــــگ خارا را گواه این دل شیدا بگیرم

مو به مو دارم سخن ها
نـــکته ها از انجمن ها
بشنـــو ای سنگ بیابان
بشنویــد ای باد و باران
با شما همرازم اکنون با شما دمسازم اکنون

شمع خود سوزی چو من
در مــــــــــــــیان انجمن
گاهی اگر آهی کشد دلها بسوزد
یک چنین آتش به جان
مصلحت باشــــد همان
با عشق خود تنها شود تنها بسوزد

من یکـــی مجنون دیگر
در پی لیـــــلای خویشم
عاشق ایـــــن شور حال
عشق بی پروای خویشم

تا به ســــویش ره سپارم
سر ز مــــــستی بر ندارم
من پریشان حال و دل خون
با هـــــمین دنیای خویشم

جای آن دارد که چندی هم ره صحرا بگیرم
سنـــــــگ خارا را گواه این دل شیدا بگیرم

مو به مو دارم سخن ها
نـــکته ها از انجمن ها
بشنـــو ای سنگ بیابان
بشنویــد ای باد و باران
با شما همرازم اکنون با شما دمسازم اکنون

 

شاعر : معینی کرمانشاهی
آهنگساز : مرحوم علی تجویدی
 دستگاه : شور (دشتی)

۰ نظر ۰۹ دی ۹۰ ، ۲۰:۵۹
جواد مالدار

من از اون آسمون آبی میخوام
من از اون شبهای مهتابی میخوام
دلم از خاطره های بد جدا
من از اون وقتای بیتابی میخوام
من از اون وقتای بیتابی میخوام

من میخوام یه دسته گل به آب بدم
آرزوهامو به یک حباب بدم
سیبی از شاخهء حسرت بچینم
بندازم رو آسمون و تاب بدم
گل ایوون بهاره دل من
یه بیابون لاله زار دل من

من از اون آسمون آبی میخوام
من از اون شبهای مهتابی میخوام
دلم از خاطره های بد جدا
من از اون وقتای بیتابی میخوام
من از اون وقتای بیتابی میخوام

مث یک دسته گل اقاقیا
دلم آواز میکنه بیا بیا
تو میری پشت علفها گم میشی

من می مونم و گل اقاقیا
من می مونم و گل اقاقیا
گل ایوون بهاره دل من
یه بیابون لاله زار دل من

 

ترانه سرا: فرهاد شیبانی

آهنگساز: فریبرز لاچینی

خواننده: سیمین غانم

۰ نظر ۱۳ آبان ۹۰ ، ۱۱:۴۶
جواد مالدار

گل گلدون من شکسته در باد

تو بیا تا دلم نکرده فریاد

گل شب بو دیگه شب بو نمی ده

کی گل شب بو رو از شاخه چیده

گوشه ی آسمون پر رنگین کمون

من مث تاریکی تو مثل مهتاب

اگه باد از سر زلف تو نگذره

من میرم گم میشم تو جنگل خواب

گل گلدون من ماه ایوون من

از تو تنها شدم چون ماهی از آب

گل هر آرزو رفته از رنگ و بو

من شدم رودخونه دلم یه مرداب

آسمون آبی میشه اما گل خورشید

رو شاخه های بید دلش می گیره

دره مهتابی میشه اما گل مهتاب

از برکه های خواب بالا نمیره

تو که دست تکون میدی

به ستاره جون میدی

میشکفه گل از گل باغ

وقتی چشمات هم میاد

دو ستاره کم میاد

 می سوزه شقایق از داغ

 

شاعر: فرهاد شیبانی

آهنگساز : فریدون شهبازیان

خواننده : سیمین غانم


۰ نظر ۱۳ آبان ۹۰ ، ۱۱:۲۰
جواد مالدار

از میان تمام تصنیف های عارف شاید تصنیف " از خون جوانان وطن لاله دمیده " مشهورترین باشد. این تصنیف تاریخی، هفتمین تصنیف از مجموعه تصنیف های عارف است. او در مقدمه آن نوشته است...

" این تصنیف در دوره دوم مجلس شورای ایران در تهران ساخته شده است. بواسطه عشقی که حیدرخان عمو اوغلی بدان داشت، میل دارم این تضنیف به یادگار آن مرحوم طبع گردد. "

این تصنیف در آغاز انقلاب مشروطه ایران بیاد اولین قربانیان آزادی سروده شده است:

بند یک

هنگام می و فصل گل و گشت چمن شد

دربار بهاری تهی از زاغ و زغن شد

از ابر کرم ، خطه ی ری رشک ختن شد

دلتنگ چو من مرغ قفس بهر وطن شد

چه کجرفتاری ای چرخ

چه بد کرداری ای چرخ

سر کین داری ای چرخ

نه دین داری  ،

نه آیین داری ای چرخ

 

بند دو

از خون جوانان وطن لاله دمیده

از ماتم  سرو  قدشان، سرو خمیده

در سایه  گل بلبل از این غصه  خزیده

گل نیز چو من در غمشان جامه دریده

چه کجرفتاری ای چرخ ،

 

بند سه

خوابند وکیلان  و خرابند وزیران

بردند به سرقت همه سیم و زر ایران

ما را نگذارند به یک خانه ویران

یارب  بستان  داد فقیران  ز امیران

چه کجرفتاری ای چرخ ،

چه بد کرداری ای چرخ

سر کین داری ای چرخ

نه دین داری  ،

نه آیین داری ای چرخ

 

بند چهار

از اشک همه روی زمین زیر و زبر کن

مشتی گرت از خاک  وطن  هست  بسر کن

غیرت کن و اندیشه ایام بتر کن

اندر جلو تیر عدو، سینه سپر کن

چه کجرفتاری ای چرخ ،

چه بد کرداری ای چرخ

سر کین داری ای چرخ

نه دین داری  ،

نه آیین داری ای چرخ

 

بند پنج

از دست  عدو  ناله من از سر درد است

اندیشه هر آنکس کند از مرگ، نه مرد است

جان بازی عشاق، نه چون بازی نرد است

مردی اگرت هست، کنون وقت نبرد است

چه کجرفتاری ای چرخ،

چه بد کرداری ای چرخ

سر کین داری ای چرخ

نه دین داری  ،

نه آیین داری ای چرخ

 

بند شش

عارف  ز ازل ، تکیه بر ایام  نداده  است

جز جام، به کس دست، چو خیام  نداده است

دل جز بسر زلف دلارام نداده است

صد زندگی ننگ بیک نام نداده است

چه کجرفتاری ای چرخ،

چه بد کرداری ای چرخ

سر کین داری ای چرخ

نه دین داری  ،

نه آیین داری  ای چرخ

۰ نظر ۰۳ آبان ۹۰ ، ۰۳:۱۱
جواد مالدار