زلال که باشی، آسمان در توست...

یادداشت‌ها شعر و موسیقی علمی زندگی نکات

یادداشت‌ها شعر و موسیقی علمی زندگی نکات

زلال که باشی، آسمان در توست...
نویسندگان

۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۰ ثبت شده است

می رسد روزی که بی هم میشویم

یک به یک از جمع هم کم میشویم

می رسد روزی که ما در خاطرات

موجب خندیدن و غم میشویم

گاه گاهی یاد ما کن ای رفیق

می رسد روزی که بی هم میشویم

"به یاد نازی"

--

روزگاریست که شیطان فریاد میزند:

آدم پیدا کنید ! سجده خواهم کرد!

"دکتر شریعتی"

--

همه چیز را فروختم جز آن صندلی که جای تو بود،

شاید آن روز که برگشتی خسته باشی  . . .

--

روزگار باقی مانده تان بخیر 

۰ نظر ۲۶ اسفند ۹۰ ، ۱۱:۴۴
جواد مالدار

به یاد پدر ٬

چو مرغ شب خواندی و رفتی

دلم را لرزاندی و رفتی

شنیدی غوغای طوفان را

ز خواندن واماندی و رفتی

به باغ قصه به دشت خواب

سایۀ ابری در دل مهتاب

مثل روح آزرده مرداب

دلم را لرزاندی و رفتی

چو مرغ شب خواندی و رفتی

تو اشک سرد زمستان را

چو باران افشاندی و رفتی

سیاه شب لاله افشان شد

کویر تشنه گلستان شد

تو می آیی آی تو می آیی

به باغ قصه به دشت خواب

به راه شیرین پر مهتاب

تو می باری چون گل باران

به جان نیلوفر مرداب

 

تصنیف: مرغ شب

با صدای: زنده یاد ایرج بسطامی

۰ نظر ۱۸ اسفند ۹۰ ، ۲۲:۲۵
جواد مالدار

در دل آتش غم رُخت تا که خانه کرد

دیده سیل خون به دامنم بس روانه کرد

آفتاب عمر من فرو رفت و ماهم از افق چرا سر برون نکرد

هیچ صبحدم نشد فلک چون شفق ز خون دل مرا لاله گون نکرد

ز روی مَهَت جانا پرده برگشا ، در آسمان مه را منفعل نما

به ماه رویت سوگند که دل به مهرت پابند به طره ات جان پیوند

قسم به زند و پازند به جانم آتش افکند فراق رویت یک چند

بیا نگارا جمال خود بنما ، زِ رنگ و بویت خجل نما گل را

رو در طرف چمن بین بنشسته چو من ، دل خون بس ز غم یاری غنچه دهن

گل درخشنده، چهره تابنده، غنچه در خنده بلبل نعره زنان

هر که جوینده باشد یابنده، دل دارد زنده بس کن آه و فغان

ز جور مه رویان شکوه گر سازی ، به ششدر محنت مهره اندازی

همچون سالک دست خودبازی ، همچون سالک نقد جان بازی


آهنگساز: عبدالحسین برازنده (در ابوعطا)

شعر: استاد حسن صدر سالک

۰ نظر ۰۹ اسفند ۹۰ ، ۰۰:۴۲
جواد مالدار