آرزوی محال (طنزهای کامپیوتری)
سه شنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۱، ۱۱:۴۳ ب.ظ
یک برنامه نویس هنگامی که در ساحل قدم میزد، یک چراغ پیدا کرد. با مالیدن چراغ، جنی ظاهر شد و گفت: "من پرقدرت ترین جن عالم هستم و میتوانم هر آرزوی تو را برآورده کنم اما فقط یک آرزو".
برنامه نویس نقشه ای را باز کرد و گفت: "من دوست دارم صلحی منصفانه و پایدار در بین مردم خاورمیانه برقرار شود".
جن گفت: "خدای من، مطمئن نیستم بتوانم این کار را انجام بدهم. این مردم از اول تاریخ با هم در جنگ بوده اند و هستند، من هر کاری میتوانم انجام بدهم، به غیر از این یکی که خارج از توان من است".
برنامه نویس گفت: "من یک برنامه نویس هستم و برنامه هایم کاربران زیادی دارد. آرزو میکنم که تمام کاربران از برنامه هایم راضی بوده و تغییرات منطقی را خواستار باشند".
جن فکری کرد و گفت: "میشه اون نقشه قبلی رو یکبار دیگه ببینم؟"
۹۱/۰۴/۲۰