زلال که باشی، آسمان در توست...

یادداشت‌ها شعر و موسیقی علمی زندگی نکات

یادداشت‌ها شعر و موسیقی علمی زندگی نکات

زلال که باشی، آسمان در توست...
نویسندگان

« قطار می رود و من نشسته ام به قطار

ز روی سینه من میرود قطار، انگار

مرا به سوی وطن می برد سریع اما

وطن کجاست در آنجا که نیست خانه یار؟

چنان ملول تو گشتم که بر فلک برخاست

ز چرخهای قطارم شرار آتشبار

گرفت جان مرا این ره نشیب و فراز

اگر چه بی خبران را رود همی هموار

به شهر عشق بیا تا کسی نپرسدمان

تو از کدام دیاری من از کدام دیار

اگر زمین و زمان ثبت در قباله توست

در آن دیار که یار تو نیست، پا مگذار

بیا و رشته پیمان ما ببند و برو

قرار کز دل ما برده ای بیا و بیار

قدم به دیدهْ "یغما" بنه به نیشابور

پس از زیارت خیام و مرقد عطار »

شعر از: حیدر یغما

۹۰/۰۴/۱۱
جواد مالدار

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی