زلال که باشی، آسمان در توست...

یادداشت‌ها شعر و موسیقی علمی زندگی نکات

یادداشت‌ها شعر و موسیقی علمی زندگی نکات

زلال که باشی، آسمان در توست...
نویسندگان
زلال که باشی، آسمان در توست... - بیچاره گرگ (عبرت و آموزنده)

گرگی عاشق آهویی شد؛

تمام دندانهایش را کشید که او را نخورد،

آهوی او رفت...

حالا او مانده و بره‌هایی که یکی یکی به صف می‌شوند

و گرگ فقط با حسرت نگاهشان می‌کند...

۰ نظر ۰۴ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۳۱
جواد مالدار
زلال که باشی، آسمان در توست... - ویژگی‌های "هفت‌سین‌" نوروز باستانی (دانستنی ها)

"هفت‌سین‌" ها ، باید دارای این ویژگی‌ها باشند:

1- نام آنها پارسی باشد.

2- با بندواژه (حرف) سین آغاز شود.

3- دارای ریشه گیاهی باشند.

4- خوردنی باشند.

سیر.سبزی(یا سبزه). سیب. سنجد. سرکه. سمنو. وسماغ !

لذا: سنبل ( نه خوراکی است نه پارسی ).

سکه ( نه خوراکی است نه پارسی ).

سماور ( نه خوراکی است نه پارسی  ).

در بیست میلیون واژه‌های پارسی، نمیتوان "هشتمی" را برای هفت‌سین‌های

نوروزی پیدا کرد که دارای این ویژگی‌ها باشند:

هر یک از سین‌های "هفت‌سین" ، نماد یکی از سپنتاهای ( هفت ابر فرشته )

کیش زرتشت است:

سیر- نماد اهورا مزدا. 

سبزه- فرشته اردیبهشت نماد آبهای پاک است.

سیب- فرشته سپندارمذ، فرشته زن ، نماد بارداری و پرستاری است.

سنجد- فرشته خرداد نماد دلبستگی.

سرکه- فرشته مرداد نماد جاودانگی.

سمنو- فرشته شهریور نماد خواربار.

سماغ- فرشته بهمن نماد باران.

در ضمن ؛ سماغ واژه پارسی است و نباید با بندواژه (حرف)  " ق " نوشته شود.

(دکتر ناصر انقطاع)

۰ نظر ۰۱ فروردين ۹۴ ، ۲۲:۵۴
جواد مالدار
زلال که باشی، آسمان در توست... - جاذبه زمین و عشق (جملات قصار)

جاذبه زمین مسؤول افتادن مردم در دام عشق نیست.

"آلبرت اینشتین"

"فرا رسیدن بهار طبیعت و آغاز سال جدید خورشیدی تبریک و تهنیت باد"

(دوستتان دارم - با احترام)

۰ نظر ۲۷ اسفند ۹۳ ، ۰۸:۱۳
جواد مالدار

برای کشف اقیانوسهای جدید، 

باید شهامتِ ترکِ ساحل آرام خود را داشته باشید؛  

این جهان، جهان تغییر است نه تقدیر. 

"لئو تولستوی"

۰ نظر ۱۷ اسفند ۹۳ ، ۱۲:۴۷
جواد مالدار

ظهور شبکه‌های ارتباطی نو و سیطره تکنولوژی بر جامعه و زندگی مردم آنقدر مؤثر و عمیق است که معانی واژه‌ها و نحوه تشریح و توضیح کلمات را دچار تحول کرده است.

به گونه‌ای که علاوه بر مفهوم، "موضوع" نیز دگرگون شده است. تا دو دهه قبل سعی اصلی مدیران عالی پیشگیری یا حداقل محدودیت برای خروج نخبگان از کشور خط مشی و سیاست‌گذاری نهایی نهادهای علمی بود و هنوز هم هست غافل از اینکه فرار مغزها دیگر با جسم فرد ارتباط چندانی ندارد و طرح‌ها و برنامه‌های محققان و پژوهشگران به راحتی در اختیار دیگران قرار می‌گیرد بی‌آنکه نیازی به هجرت و عزیمت به خارج کشور باشد. اکنون مسأله "فرار مغزها" نیست "مغز فرّار" دانشمندان، پژوهشگران و صاحب نظرانی است که با هزینه، زمان و امکانات کشور به طراحی، نوآوری و تفکر می‌پردازند اما محصول و حاصل آن در محل دیگری استفاده می‌شود. در این صورت آیا هنوز هم مشکل فرار مغزهاست یا نظارت و مدیریت صحیح بر سازمانهایی که با بودجه و امکانات کشور به پژوهش‌هایی می‌پردازند که یا امکان استفاده آن در ایران نیست یا توانایی بهره‌برداری آن موجود نیست و یا اساساً اطلاع لازم از آنجام آن پژوهشها وجود ندارد. به نظر می‌رسد ورود بخش خصوصی به عرصه پژوهش و تحقیق و توسعه و ایجاد ارتباط لازم با بدنه اصلی تولیدی بر اساس نیازهای کاربردی و اساسی کشور تا حد زیادی میتواند به رفع این مشکل کمک کند.

سایت خبرآنلاین چهارشنبه 6 اسفندماه 1393 بخش وبلاگ (نوشته: محمود اسعدی)

۰ نظر ۱۳ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۵۱
جواد مالدار
زلال که باشی، آسمان در توست... - جهان سومی (فرهنگ و اجتماعی)

وقتی دنیا به فکر تسخیر فضــــــــــــا بود،

ما به این می‌اندیشیدیم که انگشتر عقیق در کدام انگشت، ثواب بیشتری دارد...

این جغرافیا نیست که جهان سومی بودن را تعیین میکند....!!!

آدمها هستند که آن را می‌سازند!

جهان سوم جا نیست، مکان نیست، بلکه شخص است.

جهان سوم منم، جهان سوم تویی، جهان سوم طرز تفکر ماست،

نه آن مرزهایی که داخلش زندگی میکنیم !

جهان سوم جاییست که درآمد یک دعانویس از یک برنامه‌نویس بیشتر است.

جهان سوم جاییست که مردمش جهان سومی فکر می‌کنند.

جهان سوم جاییست که بسیاری از مردمانش با یک "استخاره" هدف تعیین می‌کنند!

و با یک "عطسه" از هدف خود دست می‌کشند!...

این است جهان سوم...

۰ نظر ۲۵ دی ۹۳ ، ۱۹:۲۰
جواد مالدار
زلال که باشی، آسمان در توست... - بزرگ‌پنداری (فرهنگ و اجتماعی)

بزرگترین ضربه فاشیسم: بزرگ‌پنداری


بزرگترین ضربه‌ای که فاشیسم به ما وارد کرد "بزرگ‌پنداری" است.

مدارک تحصیلی بی‌محتوا ، عادت مردمبه دروغ گفتن و

به دنبال فرصت گشتن حتی آن فرصت به هر قیمتی شده بدست آید و ...

... در این جامعه ، خود بودن یعنی سادگی و حماقت.

تا فرهنگ عوض نشود همین است که هست.

درد ما ، درد فرهنگی است.

امروز ما بسیار بسیار بسیار

نیازمند آدمهایی هستیم که خودشان هستند

تا کمک نمایند و مردم را از این توهم خارج سازند.

مردم امروز خطابه نمی‌خواهند.

منش و ایدئولوژی و روشنگری نمی‌خواهند.

مردم امروز محتاج خودیت خود هستند.

برایِ امروز ما ، جن‌زدگی همه را به کام مرگ برده است.

آقای عزیز - خانم محترم!

ما خودیت خود را می‌خواهیم ،

نه شعر ، نه اثر هنری و نه تکنولوژی و هزار روش علمی.

ما محتاج احساسات صاف و بی‌غل و غش انسانی هستیم

در این دنیای دروغ...

خدایا! اخلاص اخلاص...

زیرا هر دلی که اندکی از آن چشید

هیچ قندی در کامش شیرین نیست.


برگرفته شده از وبلاگ "صبح باران" با اندکی تلخیص

۰ نظر ۱۲ آبان ۹۳ ، ۲۱:۳۲
جواد مالدار
زلال که باشی، آسمان در توست... - این مردهای غمگین نازنین (فرهنگ و اجتماعی)

این نوشته،

از وبلاگ خانم الهام برداشته شده، به نظر خیلی جالبه و از یک خانم بعید!

یک وقتهایی فکر میکنم مرد بودن چقدر میتواند غمگین باشد.

هیچ کس از دنیای مردانه ... نمی‌گوید.

هیچ کس از حقوق مردان دفاع نمی‌کند.

هیچ انجمنی با پسوند « ...مردان» خاص نمی‌شود.

مردها نمادی مثل رنگ صورتی ندارند.

این روزها همه یک بلندگو دست گرفته‌اند و از حقوق و دردها و دنیای زنان می‌گویند.

در حالیکه حق و درد و دنیای هر زنی یکی از همین مردها است.

یکی از همین مردهایی که دوستمان دارند.

وقتی میخواهند حرف خاصی بزنند هول می‌شوند.

حتی همان مردهایی که دوستمان داشتند ولی رفتند ...

یکی از همین مردهای همیشه خسته.

از همین‌هایی که از ۱۸سالگی دویدن را شروع می‌کنند.

و مدام باید عقب باشند.

مدام باید حرص رسیدن به چیزی را بخورند.

سربازی، کار، درآمد، تحصیل ...

از مردها همه توقعی دارند.

باید تحصیل کرده باشند.

پولدار، خوش‌تیپ، قد بلند، خوش‌ اخلاق، قوی...

و خدا نکند یکی از اینها نباشند...

ما هم برای خودمان خوشیم!

مثلاً از مردی که صبح تا شب دارد برای درآمد بیشتر

برای فراهم‌کردن یک زندگی خوب

برای ما که عشق‌شان باشیم به قولی سگ‌دو میزند،

توقع داریم که شب‌اش بیاید زیر پنجره‌مان ویلن بزند

و از مردی که زیر پنجره‌مان ویلن میزند،

توقع داریم که عضو ارشد هیأت مدیره‌ی شرکت واردات رادیاتور باشد.

توقع داریم همزمان دوستمان داشته باشند،

زندگی‌مان را تأمین کنند، صبور باشند و دلداریمان بدهند،

خوب کار کنند و همیشه بوی خوب بدهند و زود به زود سلمانی بروند

و غذاهای بدمزه ما را با اشتیاق بخورند

و با ما مهمانی‌هایی که دوست داریم بیایند

و هر کسی را که ما دوست داریم ، دوست داشته باشند

و دوستهای دوران مجردیشان را فراموش کنند

و نان‌استاپ(None Stop) توی جمع، قربان صدقه‌مان بروند

و هیچ زن زیباتری را اصلاً نبینند و حتی یک نخ هم سیگار نکشند!

مردها دنیای غمگین صبورانه‌ای دارند، بیایید قبول کنیم...

مردها صبرشان از ما بیشتر است.

وقتهایی که داد می‌زنند

وقتهایی هم که توی خیابان دست به یقه می‌شوند

وقتهایی که چک‌شان پاس نمی‌شود

وقتهایی که جواب اس‌ام‌اس شب‌بخیر را نمی‌دهند

وقتهایی که عرق کرده‌اند

وقتهایی که کفش‌شان کثیف است...

تمام این وقتها خسته‌اند و کمی غمگین.

و ما موجودات کوچک شگفت‌انگیز غرغروی بی‌طاقت را دوست دارند.

دوستمان دارند و ما همیشه فکر میکنیم که نکند من را برای خودم نمی‌خواهد؟

برای زیبایی‌ام می‌خواهد، نکند من را برای شبهایش می‌خواهد؟

نکند من را برای چال روی لپم میخواهد؟

در حالی که دوستمان دارند؛

ساده و منطقی...

مردها همه دنیایشان همین طوری است.

ساده و منطقی...

درست بر عکس دنیای ما.

بیایید بس کنیم...

بیایید میکروفون‌ها و تابلوهای اعتراضی‌مان را کنار بگذاریم.

من فکر میکنم مردها، واقعاً مردها، آنقدرها که داریم نشان می‌دهیم بد نیستند.

مردها احتمالاً دل‌شان زنی می‌خواهد که کنارش آرامش داشته باشند.

فقط همین.

کمی آرامش در ازای همه فشارها

و استرس‌هایی که برای خوشبخت‌کردن ما تحمل میکنند.

کمی آرامش در ازای قصر رویایی که ما طلب می‌کنیم...

بر خلاف زندگی پر دغدغه‌ای که دارند،

تعریف مردها از خوشبختی خیلی ساده است.

۰ نظر ۰۲ شهریور ۹۳ ، ۰۶:۱۸
جواد مالدار
زلال که باشی، آسمان در توست... - بودن یا نبودن (اعتقادی)
گاهی آدمی می‌ماند بین بودن یا نبودن،

به رفتن که فکر میکنی اتفاقی می‌افتد که منصرف میشوی،

میخواهی بمانی رفتاری می‌بینی که انگار باید بروی،

و این بلاتکلیفی خودش کلّی جهنم است...

"سیمین دانشور"

۰ نظر ۳۰ خرداد ۹۳ ، ۱۰:۵۹
جواد مالدار
زلال که باشی، آسمان در توست... - زنده‌باد زندگی (جملات قصار)

تولدومرگ

اجتناب ناپذیرند،

فاصله‌ء این دو رازندگیکنیم...

۰ نظر ۱۲ خرداد ۹۳ ، ۱۸:۵۷
جواد مالدار